چون درخت فروردین،پرشکوفه شدجانم؛
دامنم زگل دارم،برچه کس بیفشانم؟
ای نسیم جان پرور،امشب ازبرم بگذر؛
ورنه این چنین پرگل تاسحرنمی مانم.
لاله وارخورشیدی دردلم شکوفاشد؛
صدبهارگرمی زاسرزداززمستانم.
دانه امید،آخر،شدنهال بارآور:
صدجوانه پیداشدازتلاش پنهانم.
پرنیان مهتابم درخموشی شبها؛
همچوکوه پابرجا،سربنه به دامانم.
بوی یاسمن داردخوابگاه آغوشم؛
رنگ نسترن داردشانه های عریانم.
شعرهمچوعودم راآتش دلم سوزد:
موج عطرازآن رقصددردل شبستانم.
کس،به بزم میخواران،حال من نمی داند،
زآن که بادل پرخون،چون پیاله خندانم.
درکتاب دل،سیمین،حرف عشق می جویم؛
روی گونه می لرزد سایه های مژگانم
سیمین بهبهانی
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 18:48 توسط خانم قاسمی
|
با عرض سلام این وبلاگ آموزشی جهت بالا بردن اطلاعات شما هرچند به مقدارکم طراحی شده است امیدوارم مورد قبول واقع گردد